Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آفتاب»
2024-05-02@19:25:15 GMT

همسر شلیر رسولی: گوران باید اعدام شود

تاریخ انتشار: ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۰۲۹۶۵

همسر شلیر رسولی: گوران باید اعدام شود

آفتاب‌‌نیوز :

«همسرم جانش را داد، اما اجازه نداد که گوران به او دست‌درازی کند. او درست مقابل چشمان دختر و پسرمان از پنجره طبقه دوم به کوچه سقوط کرد و جان باخت و حالا تنها خواسته ما اعدام هرچه زودتر کسی است که زندگی ما را نابود کرد».

 این‌ها چکیده حرف‌های سلام شهیدی، همسر شلیر رسولی است؛ شیرزن مریوانی که هنگام فرار از دست مرد شیطان‌صفت از پنجره طبقه دوم به پایین سقوط کرد و جانش را از دست داد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



همسر شلیر با گذشت چند روز از حادثه در از جزئیات آن شب شوم می‌گوید و اتفاقی که نه‌تنها مریوان که همه کشور را در شوک فرو برد.

از روز حادثه بگویید. چطور در جریان اتفاقی که برای همسرتان رخ داد قرار گرفتید؟

من از ۲ روز قبل از حادثه برای کار به عراق رفته بودم. صبح همان روزی که همسرم از پنجره خانه همسایه‌مان به پایین سقوط کرد، بیدار شده بودم برای نماز. تازه وضو گرفته بودم که برادرزنم گفت باید برگردیم مریوان. تعجب کردم و گفتم چی شده؟ که گفت شلیر افتاده و پایش شکسته. همان لحظه فهمیدم که اتفاق تلخی رخ داده و قسمش دادم که راستش را بگوید. پس از آن بود که ماجرا را برایم تعریف کرد و دنیا روی سرم خراب شد.

در عراق چه کاری انجام می‌دادید؟

شغلم کار‌های ساختمانی و گچ‌کاری است. خیلی از همشهری‌هایم که کارگر فصلی هستند برای کار به عراق می‌روند، اما من به‌خاطر همسر و فرزندانم علاقه‌ای به رفتن به عراق نداشتم. در این سال‌ها هم فقط یکی دوبار و آن‌هم به‌مدت چند روز رفتم، اما ازحدود ۲ماه قبل از حادثه بیکار بودم و تامین مخارج زندگی برایم سخت شده بود. این بود که به همراه برادرخانمم به عراق رفتیم که چند روزی کار کنیم و برگردیم، اما خبر نداشتیم که قرار است بدبخت شویم.

درباره حادثه بگویید. چه اتفاقی برای همسرتان رخ داد؟

ما در مریوان زندگی می‌کنیم و همسایه روبه‌رویی ما مردی به اسم گوران بود. او و همسرش در خانه‌ای ۳طبقه زندگی می‌کردند و همسر من همسر گوران را می‌شناخت. ۲روز قبل از حادثه، همسر گوران مریض شده و از حال رفته بود. آن روز اگر شلیر به دادش نمی‌رسید معلوم نبود چه بلایی به سرش می‌آمد.

شلیر گواهینامه داشت و برای همین همسر گوران را سوار پراید من کرد و به بیمارستان برد. حتی همه هزینه‌های بیمارستان را هم خودش پرداخت کرده بود. ۲روز از این ماجرا گذشته بود که آن اتفاق افتاد. پسرم می‌گوید که آن‌ها در خانه خواب بودند که زنگ در به صدا درآمد. ساعت حدود یک و نیم بامداد بود. پشت در، گوران بود. او به شلیر گفت که همسرش دوباره مریض شده و از هوش رفته است. بعد خواست به کمکش بیاید، اما شلیر به او گفت که دیروقت است و او باید به اورژانس زنگ بزند. (همسر شلیر با بغض ادامه می‌دهد) گوران رفت، اما دوباره برگشت. این بار گریه و التماس می‌کرد که حال همسرش بد است.

شلیر که نگران شده بود قبول کرد که به خانه آن‌ها برود، اما از پسرم خواست که او هم بیاید. پسرم می‌گوید که آن‌ها به سمت خانه گوران رفتند، اما پس از اینکه همسرم وارد شد و از پله‌ها بالا رفت تا خودش را به همسر گوران برساند، مرد شیطان‌صفت پسرم را به سمت کوچه هل داد و در خانه را بست و پشت سر شلیر پله‌ها را بالا رفت. پسرم کاملا گیج شده بود. برای همین شروع کرده بود به کوبیدن در.

اما در این مدت همسرم بی‌خبر از اینکه گوران چه نقشه شومی در سر دارد، وارد خانه گوران شده بود و مرد شیطان‌صفت نیز پشت سرش وارد خانه شده و در را قفل کرده بود. پس از آن شلیر که متوجه شده بود از همسر گوران خبری نیست و خواسته بود که آنجا را ترک کند، مرد شیطان‌صفت اسلحه‌ای درآورده و شروع به تهدید او کرده بود.

شلیر با دیدن این صحنه به سمت پنجره دویده و آن را باز کرده و با سر و صدا درخواست کمک کرده بود. پسرم همچنان داخل کوچه بود و به در می‌کوبید تا شاید بتواند آن را باز کند. سر و صدای او و همسرم باعث شده بود که تعدادی از همسایه‌ها از خانه‌هایشان خارج شوند، اما کاری از دست کسی ساخته نبود. شلیر خودش را به لب پنجره رسانده بود و همچنان کمک می‌خواست.

همسایه‌ها با فریاد از او می‌خواستند که خودش را پایین نندازد. آن‌ها می‌گفتند که پلیس الان می‌رسد و کسی جرأت نمی‌کرد در خانه گوران را بشکند و وارد آنجا شود. چون او اسلحه داشت و بعد هم همسایه‌ها دیدند که ناگهان شلیر از پنجره به پایین سقوط کرد. آن‌ها می‌گویند که در لحظه آخر گوران با او درگیر شده و در این درگیری شلیر به پایین سقوط کرده بود.

فرزندانتان شاهد این حادثه بودند؟

پسرم ۱۷ساله است و دخترم ۱۱ساله. وقتی شلیر افتاد، هر دوی آن‌ها داخل کوچه بودند و با گریه و فریاد کمک می‌خواستند. مادرشان درست مقابل چشمان آن‌ها سقوط کرد و به خیابان افتاد. بیهوش شد و چند دقیقه طول کشید که آمبولانس آمد و او را به بیمارستان برد. (با گریه) دخترم از آن شب به بعد حالش خوب نشده.

او را چندبار به بیمارستان بردیم و سرم وصل کرد، اما هنوز در شوک است و گاهی وقت‌ها تشنج می‌کند. وضعیت پسرم هم خیلی خوب نیست. شلیر برای حفظ ناموس من جانش را از دست داد و همین مسئله دارد عذابم می‌دهد. نمی‌دانم چه کار کنم. نمی‌دانم به بچه‌هایم چه بگویم. معلوم نیست آینده‌مان چه می‌شود و از این به بعد باید چطور زندگی کنیم.

چقدر از ازدواج شما و شلیر می‌گذشت؟

ما ۲۱سال پیش ازدواج کردیم. فامیل بودیم. شلیر دختر دایی مادرم بود. عاشق هم بودیم. آن زمان در روستای چشمیدر سروآباد زندگی می‌کردیم. بعد از ازدواجمان راهی تهران شدیم. ۴-۳ سال آنجا بودیم. من کارگری می‌کردم و زندگی آرامی داشتیم تا اینکه تصمیم گرفتیم به کردستان برگردیم. برای ادامه زندگی به مریوان رفتیم و در این مدت آنجا زندگی می‌کردیم که این اتفاق افتاد.

درباره گوران بگویید. چقدر او را می‌شناختید؟

او همسایه روبه‌رویی ما بود، اما مگر همسایه با همسایه چنین کاری می‌کند. حالا فهمیده‌ام که اوباش بوده و سابقه کیفری هم داشته است. شاید باور نکنید، اما روز بعد از این حادثه مردم مریوان که از این ماجرا عصبانی شده بودند به خانه گوران حمله کردند. شیشه همان پنجره‌ای که شلیر از آنجا سقوط کرد را شکستند و می‌خواستند آنجا را آتش بزنند، اما ما خواهش کردیم که این کار را نکنند. چون می‌خواستیم همه‌چیز را به قانون بسپاریم.

همسرتان چند روز در بیمارستان بود؟

این حادثه بامداد ۱۴شهریور رخ داد و همسرم تا شامگاه ۱۷شهریور در بیمارستان کوثر سنندج در کما بود تا اینکه در نهایت به ما گفتند که به‌دلیل ضربه مغزی، جانش را از دست داده است.

گوران چطور دستگیر شد؟

آن شب وقتی شلیر به کوچه سقوط کرد، گوران که ترسیده بود از طریق پشت بام خانه‌شان که به خانه پشتی راه داشت فرار می‌کند. برای اینکه خودش را مخفی کند وارد خانه یکی از همسایه‌ها می‌شود، اما زن همسایه که بیدار بوده او را می‌بیند و گوران گلویش را می‌گیرد و با مشت به‌صورتش می‌کوبد و تهدید می‌کند که ساکت باشد.

پس از آن، چون بچه‌های آن زن بیدار شده و سر و صدا کرده بودند، از ترس دستگیری فرار می‌کند و با شکستن در، وارد خانه دیگری می‌شود. طوری که صاحب آن خانه می‌گوید به‌خاطر وحشت حضور گوران در خانه‌اش تیک عصبی گرفته است و در نهایت حدود ساعت ۴صبح، پلیس موفق می‌شود او را دستگیر کند.

حالا درخواست شما از مسئولان قضایی چیست؟

نه تنها درخواست ما بلکه همه مردم مریوان این است که خیلی زود گوران مجازات و اعدام شود. همسرم شهید راه عفاف و پاکدامنی شد. البته دادستان هم قول داده که به‌طور ویژه به این پرونده رسیدگی شود و ما همه‌چیز را سپرده‌ایم دست قانون و امیدواریم این مرد هر چه زودتر به اشد مجازات برسد.

من در این مدت شرمنده مردم مریوان شدم. حضور و همدردی آن‌ها باعث تسلی ما بود. دست همه را می‌بوسم و امیدوارم همه ما به‌زودی شاهد مجازات مرد شیطان‌صفت باشیم.

منبع: روزنامه همشهری

منبع: آفتاب

کلیدواژه: شلیر رسولی حادثه پایین سقوط مرد شیطان صفت همسر گوران خانه گوران همسایه ها وارد خانه همسر شلیر چند روز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۰۲۹۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«با مردم»، نماهنگ جدید مهدی رسولی منتشر شد + دانلود

مهدی رسولی از مداحان سرشناس کشورمان نماهنگ «با مردم» را منتشر کرد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، مهدی رسولی از مداحان سرشناس کشورمان نماهنگ《با مردم》را منتشر کرد و در توضیح‌آن نوشت:

۱. «جدا کردند مردم را ز مولا»

در حکومت شیعه جدایی از مردم، انتخاب امام جامعه نیست؛ بلکه تحمیلی است از بیرون. رهبر شیعی کارش هدایت مردم است. امام اگر بر مسند حکومت می‌نشیند، برای تثبیت توحید و عبودیت در بین مردم است؛ حال چگونه می‌توان تصور کرد جدایی از مردم را انتخاب کند؟ در هر جای تاریخ که امام شیعه از مردم جدا افتاده است، پای آن‌هایی در میان است که از قدرت مردم می‌ترسند.

۲.« او که پای مردم مانده بود»

هدف حاکمیت اسلام، استصلاح مردم است (نامه‌ی ۵۳ نهج‌البلاغه). امام وظیفه ندارد کسی را به بهشت ببرد؛ بلکه وظیفه دارد زمینه‌سازی کند که مردم بهشت را انتخاب کنند و خود به اصلاح نفس خود بپردازند.

امام شیعه آن قدر پای انتخاب مردم می‌ماند که خودشان هدایت را انتخاب کنند. امام شیعه به انتخاب مردم جهت می‌دهد؛ اما هر انتخابی که بکنند، به آن احترام می‌گذارد، حتی اگر آن انتخاب به خانه‌نشینی و شهادت خودش منجر شود: کشته‌ی هدایت شد علی!

هر انتخابی هزینه‌های خودش را دارد؛ چه با امام بودن را انتخاب کنیم و چه دوری از او را. تاریخ به ما می‌آموزد که انتخاب راه حق همیشه کم‌هزینه‌تر است؛ چون هیچ چیزی توی این دنیا نیست که ارزش دوری از علی را داشته باشد!

۳. «امروز اگر گذشت، فردا چه می‌کنی؟»

دوری از امام حق، دوری از انسانیت است. وضعیت امروز دنیا را ببینید تا سخنم هیچ توضیح اضافه‌ای نیاز نداشته باشد. علف‌های هرز، حتی اگر در کشورهای اسلامی باشند، در مقابل اسرائیل ساکتند و دانشجوهای آزاده‌ی امریکایی زیر پرچم حق‌طلبی قدم برمی‌دارند. گویی همه دارند متوجه بیماری تمدن غرب می‌شوند.

و در این بلوا، ماییم که تحت نام علی «برای انسان گرد آمده‌ایم». بدون علی، امروز را هم که از سر بگذرانیم، فردا به پوچی خواهیم رسید. انسان از فطرت خویش جدا نمی‌شود. سرنوشت انسانیت و انسان، بازگشت به اصل خویش است. هیچ راهی جز بازگشت به راه علی و علی‌دوستی نیست.

۴. «ذوالفقار او در غربت است»

از سوی دیگر، در حاکمیت علی نمی‌شود بدون مردم به هدف رسید؛ چرا که اصلاً خود مردم و هدایت مردم است که هدف امام است. اگر دنبال عبرتی از زمانه‌ی أمیرالمؤمنین علیه السّلام برای دنیای امروز می‌گردیم، همین است.

۵. «یا مرتضی علی، با ما چه می‌کنی؟»

مولا، سرنوشت عالم به دست توست. از ما برای رقم زدن این سرنوشت حق استفاده کن.

یا علی، تو بدون مردم کاری را در عالم رقم نمی‌زنی؛ پس ما را وسیله‌ی تحقق هدفت در عالم قرار بده و مردمی را جایگزین ما نفرما.

اماما، ما را به راهی ببر که می‌پسندی. ما بی تو خسته‌ایم؛ فرزندت مهدی را به ما برگردان. 》

در ادامه این نماهنگ را مشاهده می‌کنید:

کد خبر 750190

دیگر خبرها

  • «با مردم»، نماهنگ جدید مهدی رسولی منتشر شد + دانلود
  • انتخابات کمیسیون ورزشکاران دوومیدانی مجددا برگزار شد
  • تظاهرات حمایت از فلسطین در دانشگاه حاجت تپه آنکارا
  • تظاهرات حمایت از فلسطین در دانشگاه حاجت تپه آنکار
  • ماجرای قتل غزاله و اعدام آرمان؛ رابطه‌ای بی فرجام
  • فضاحت با هزینه بی‌بی‌سی
  • ۵۰ تشکل کارگری خراسان رضوی فعالیتی ندارند
  • عکس| مداحی جدید و جنجالی مهدی رسولی
  • جلسه منتخبان مجلس دوازدهم برگزار می‌شود
  • طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر